مقالات

طعم تلخ فقر و تبعيض در روز اوّل

چکیده

طعم تلخ فقر و تبعيض در روز اوّل

1388/11/23
7128 بازدید
طعم تلخ فقر و تبعيض در روز اوّل

طعم تلخ فقر و تبعيض در روز اوّل

تصوير يکم-
    آن هيولاي سياه پوش کارد به دست که ايستاده است بالاي سر قرباني نارنجي پوش، انگليسي را با لهجه ي بريتانيايي خيلي فصيح حرف مي زند.
تصوير دوم-
جوانک خوش بر و روي گل گون چهره اي از داعشي ها را ديدم که آثار  نعمت و رفاه و خوب خوردن و به وفور خوابيدن در صورت اش آشکار بود و لهجه ي عربي داشت اما نه عراقي. اين را يکي از اهل فن زبان شناسي گفت.کارگر زحمت کشي را گير آورده بود و از او سؤالات ديني مي پرسيد از جمله درباره ي پيامبر که « رسول » خطاب اش مي کرد.
کارگر بي چاره گيج شده بود و هي زانوي پوشيده در شلوار کتان سفيد او را مي بوسيد و التماس مي کرد که او را نکشد.
جوانک با اسلحه اي که در دست داشت بازي مي کرد و مترصد رسيدن لحظه ي شليک به سر کارگر نگون بخت بود.
گزارش –
چند هزار نفر جوان اروپايي تک مليتي و دو مليتي به سوريه و عراق آمده و به گروه داعش پيوسته اند. تک مليتي ها به گونه اي جويندگان طلا را به ذهن تداعي مي کنند سرکشاني که تنوع و ماجراجويي آن ها را از اروپا به خاورميانه کشانده است امّا دو مليتي ها مثلن عربستاني ـ  انگليسي ها، سوري ـ نروژي ها ، عراقي ـ فرانسوي ها را صرفن تنوع و ماجراجويي به سوي داعش نکشانده است. آن ها به رغم اين که جامعه ي ميزبان امکانات تحصيل و کار در اختيارشان گذاشته است به لحاظ عدم جذب در متن جامعه ي ميزبان از آن رو برگردانده و راهي سوريه و عراق شده اند. اکنون مي کوشم منظور خود را به شيوه اي ديگر بيان کنم:
    آن ها محصول تبعيض ناخواسته ي جامعه ي ميزبان هستندو جذب نشده اند، نتوانسته اند جذب شوند، نمي شد که بشوند. مسأله ي نژاد ، رنگ و زبان در کار است. مانند چيني ها يا هندي ها خودشان هم نتوانسته اند بلوک جمعيتي ويژه داشته باشند تا آن ها را حفاظت کند از غم غربت يا دوگانه گي و چند گانه گي هاي طبيعي ناشي از مهاجرت.
نتيجه گيري-
    اين ها همه را گفتم تا به اين جا برسم و هشدار بدهم تا دستي از آستين به در آيد و به فوريت پيش گيري کند. از خطري که تهديد مي کند، جوان هاي آينده ي مرز و بوم خودمان را.
حال خلاصه ي خبر را بخوانيد تا برسيم به حرف آخِر:
    « يک مدرسه ي ابتدايي در تهران اقدام به تفکيک دانش آموزان در کلاس هاي هوشمند و غيرهوشمند بر مبناي پرداخت يا عدم پرداخت کمک مالي والدين براي هوشمند سازي کلاس ها کرده است ... بر اين اساس دانش آموزاني که هزينه ي هوشمند سازي کلاس ها از سوي والدين آن ها پرداخت نشده باشد، در کلاس هاي عادي تحصيل خواهند کرد.
    کلاس هاي هوشمند در اين دبستان تنها مجهز به ويديو پروژکتور و تخته ي هوشمند است. بنا بر اظهارات يکي از دانش آموزان ... وي به دليل اين که والدينش هزينه ي کلاس هوشمند را به مدرسه پرداخت نکرده اند، مجبور شده به کلاس عادّي برود.
    اين دانش آموز  از اين که نمي تواند مانند دانش آموزان ديگري که والدينشان هزينه ي کلاس هوشمند را پرداخت کرده اند، از اين کلاس ها استفاده کند، اظهار ناراحتي مي کند ... و مي گويد دوستانم که به کلاس هاي هوشمند فرستاده شده اند، مي گويند که اين کلاس ها خيلي جالب تر و قشنگ تر از کلاس هاي عادي هستند. »
ـ روزنامه ي شرق 30/06/1392-
بازگشت به گذشته
    آن شب زمستان سال 1353 خورشيدي که سرگرد ساواکي آمده بود من و دوستم ناصر مناف زاده را ببرد به زندان کميته ي مشترک، از شدت سرو صدا و خشونتي که اعمال مي کرد ناگهان برادر 6 ساله ام جواد دچار تهوع شديد شد.
    سرگرد صحنه را که ديد ناگهان به خود آمد، ضمن اين که کودک را بغل کرد، مرتب تکرار مي کرد که اين بچه نبايد اين صحنه را مي ديد، چه بد شد که ديد.
حرف آخر-
    اول مهر خاطره انگيزترين روز براي کودکان 6 ساله است، آيا درک و استنباط روانشناسانه و جامعه شناسانه ي مديران مدرسه در حدّ آن سرگرد ساواکي نيست که اولين درس تبعيض مبتني بر فقر را به کودکان ندهند.

احمد فتحي
06/07/1393

احمد فتحي